فرهنگ گمشده دراستفاده از وسایط نقلیه عمومی/ اگر تاکسیسوار دائم هستید، بخوانید
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۳۴۵۷
به گزارش فارس- اردبیل| کبری عزیزی: نمیدانم چرا هر وقت سوار تاکسی میشویم یادمان میافتد که باید چند تماس تلفنی داشته باشیم. انگار از تاکسی تنها برای رسیدن به مقصد استفاده نمیکنیم بلکه تلفنهای ضروری و غیرضروری را هم به تاکسی موکول میکنیم.
بعد از یک روز پراسترس و پر کار خبری؛ در هوای گرگ و میش برای رسیدن به خانه، منتظر تاکسی میمانم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قبل از اینکه دَر ماشین را باز کنم صدای بلندی که از داخل ماشین میآید افکارم را برهم میزند؛ یک لحظه احساس میکنم که راننده با مسافر پشتی مشاجرهای دارد ولی نه اینطور نیست، مسافری که فردی جوان است با تلفن همراه خود در حال صحبت کردن است.
سوار تاکسی میشوم در همان ابتدا میخواستم به فردِ جوان بگویم؛ «پسر جان بلندگو که قورت ندادی، با صدای آرام هم میتوانی به مکالمه خود ادامه دهی». اما منصرف شدم و فقط با نگاهی که بیشتر شبیه به چشم غُره بود، اعتراض خود را نشان دادم.
سرگرم رصد اخبار بودم که توقف ماشین باعث شد تا چشم از گوشی بردارم و نگاهی به جلو بیندازم. در همین حال، تیکه کاغذی که کنار فرمان ماشین جا خشک کرده بود توجهام را به خود جلب میکند. در همین لحظه، صدای راننده در فضای ماشین پیچد؛ «آقا ۳میدان رو رد کردیم و شما همچنان با تلفن حرف میزنید، این برگه را برای همین مواقع نوشتم و اینجا چسبوندم».
توقف راننده بهخاطر چراغ قرمز بود ولی همین چراغ قرمز، سکوت را به ماشین آورد. پسرِ جوان به مکالمه خود پایان داد و ما دیگر در آرامش به راه خود ادامه دادیم. نوشتههای تایپ شده روی کاغذ و رفتار پسر جوان باعث شد تا مکالمهای کوتاه با راننده داشته باشم.
صحبت را با این جمله شروع کردم، «میتوانم از این کاغذ عکس بگیرم». راننده: «بله حتما».
بعد از کسب اجازه، از کاغذی که متن «مسافرین محترم، از مکالمات تلفنی طولانی (صحبت کردن با صدای بلند) اکیدا خودداری فرمائید» عکس گرفتم. هر چند باید بگویم بهخاطر حرکت ماشین از ۴ عکس گرفته شده، فقط یکی واضح افتاد.
چند لحظهای سکوت شد، چند متر جلوتر پسر جوان از راننده خواست تا پیاده شود. با خودم کلنجار میرفتم که صحبت را ادامه دهم یا نه، راستش میترسیدم اینبار راننده به من تذکر دهد که مکالمهام را کوتاه کنم.
در همین لحظه بود که راننده گفت: البته جمله پایینی اشتباه تایپی دارد و باید مینوشت: «از نشستن با کودک خود در صندلی جلویی ماشین خودداری فرمائید».
راننده یک لحظه فکر کرده بود که من بهعلت خطای موجود در کاغذ عکس گرفتم، بنابراین خیلی زود گفتم: نه نه، من بهخاطر محتوای کاغذ عکس گرفتم و بعد خودم را معرفی کردم و هدفم از عکس گرفتن را نوشتن گزارشی با عنوان «فرهنگ استفاده وسایط نقلیه عمومی» بیان کردم.
راننده وقتی متوجه منظور و هدف من شد، کاغذ دیگری را هم نشانم داد و گفت: البته زیر این کاغذ یکی دیگه هم هست که وقتی مسافری رعایت نکند، کاغذ پایینی را هم بالا میآورم. در کل مشکل ما فقط مکالمه تلفنی نیست.
با دستش در حالی که کاغذ بالایی را کنار میزد گفت: واقعا برخیها اصلا مراعات نمیکنند. محتوای کاغذ پایینی جالبتر بود، « لطفا از پخش آهنگهای موبایل، اینستاگرام، یوتیوب، واتساب و تلگرام جدا خودداری فرمایید».
حالا همین حرفهای آقا محمد و رفتار مسافر جوان بهانهای شد تا از دغدغه رانندهها و مسافرین بنویسم، دغدغهای که نیاز به فرهنگ و فرهنگسازی در خصوص چگونگی استفاده از وسایط نقلیه عمومی دارد؛ یکی از وسایط نقلیه پر استفاده در اردبیل تاکسی است. پس میخواهم گامبهگام مروری به زمان استفاده از تاکسی داشته باشم؛ البته اول از خواستههای رانندگان خواهم گفت و بعد به سراغ خواستههای مسافران خواهیم رفت.
گاماول؛ لطفا درب را آهسته ببندید
همه کسانی که از تاکسی جهت حملونقل درون شهری استفاده میکنند، حتما برای یک بار هم شده روی شیشه یا در تاکسی این جمله، «درب را آهسته ببندید» دیدهاند. حالا باید بگویم این جمله حرف تمام رانندگانی بود که من با آنها مکالمهای داشتم.
آقا محمد همان راننده جوان ۳۰ سالهای که لیسانس مدیریت بازرگانی دارد و با کاغذ نوشتهی داخل ماشینش باعث نوشتن این گزارش شد، نزدیک ۴ سال است که مشغول رانندگی است.
محمد در لابهلای صحبتهایش یکی از مشکلات رانندگان تاکسی را همین بستن دَرِ خودرو، توسط برخی از مسافران عنوان کرد و گفت: متاسفانه برخی از مسافران تمام خستگی و دلخوریهای خود را سر درب تاکسی خالی میکنند، گاهی اوقات برخی از مسافران جوری درب ماشین را محکم میبندند « این قسمت را با لبخند میگوید» که بند دل ما رانندگان پاره میشود.
تاکسی، وسیله نقلیه عمومی است ولی این دلیل نمیشود که مردم مراعات نکنند و هر جور که دلشان خواست رفتار کنند؛ بالاخره ما هم مثل همه برای خرید خودرو هزینه کردهایم و زمانی که نیاز به تعمیر داشته باشد از جیب خودمان هزینه میکنیم، در بحث تعمیر دولت و تاکسیرانی هیچگونه هزینه یا کمک هزینهای را متقبل نمیشود.
عادت ندارم به مسافری بگویم که چرا درب را محکم کوبیدید، ولی واقعا در مقابل این رفتار ناراحت میشوم. این حرف من را مخصوصا رانندگانی که ماشینشان نو است بهتر درک میکنند، چون همه آدمها برای وسایل نو و تازه خود خیلی بیشتر حساس میشوند و دوست ندارند زود خراب شود.
حرفهای محمد باعث شد تا به سراغ رانندگان دیگر هم بروم، راستش را بخواهید دنبال تاکسی بودم که روی درب و یا شیشه ماشین خود، نوشته بالا را داشته باشد. بنابراین حاجعباس برای مصاحبه انتخاب میکنم؛ ماشین حاجعباس، پراید است، حساسیت او را از همان نوشته «لطفا درب ماشین را آهسته ببندید» میتوان فهمید.
همین نوشته روی ماشین بهانهای برای شروع گفتوگو شد، از او در ابتدا از وضعیت رانندگان تاکسی در اردبیل پرسیدم، میگفت: رانندگی حوصله و صبر میخواهد، واقعا کار سختی است ولی خب چارهای نیست و ما هم از این طریق زندگی را اداره میکنیم. بعد از کمی صحبت در مورد وضعیت زندگی و روزمرگی، از مشکلاتی که در برخورد با مسافران دارند را پیش میکشم و به متن نوشته شده روی درب ماشین اشاره میکنم.
حاجعباس که به گفته خودش از عمر رانندگیاش ۱۲ سال میگذرد، میگوید: بعضی از مسافران، البته تعدادی کمی از مسافران گاهی درب ماشین را محکم میکوبند برای همین نوشته را چسباندم تا حواسشان باشد.
البته بعضیها از روی عمد این کار را نمیکنند و بعد از اینکه در محکم بسته شد خیلی زود معذرت خواهی میکنند. ولی بعضیها انگار نه انگار، خیلی بیتوجه به مسئله مینشینند و حتی موقع پیاده شدن هم باز همین کار را تکرار میکنند.
البته در مورد درب جلویی، زمانی که مسافری پیاده میشود، خودم سعی میکنم دستم را به سمت درب بگیرم و از محکم کوبیده شدن درب جلوگیری کنم. چونکه در این صورت مسافر متوجه میشود و سعی میکند آرام و با احتیاط درب را ببندند و برود.
گام دوم؛ با کودک صندلی جلوی ماشین نشستن ممنوع
همدستی آفتابِ سر ظهر و ترافیک خیابانهای اردبیل حاکی از بازگشایی مدارس، کلافهکننده است. میدان شریعتی به انتظار تاکسی میایستم تا بلکه زودتر به مقصد برسم و از شَر گرما و ترافیک و هم همه خلاص شوم. در کنار من ۲ دختر جوان ایستادهاند، چند قدم عقبتر هم مادری با بچه ۵-۶ سالهاش ایستاده است.
اولین تاکسی که میآید برای سوار شدن پیش قدم میشوم، البته تا من به خودم بیایم خانم جوان بههمراه فرزندش به من رسید و با صدای آرامی گفت: « بچهام همراهم است اجازه بدید جلو بنشینم».
به خواستهاش احترام گذاشتم و بههمراه ۲ دختر جوان صندلی عقب مینشینم. در همین حال قبل از سوار شدن خانم، راننده که پسر جوانی بود، گفت: «خانم با بچه جلو ننشینید، خطرناک است». ناگفته نماند که مسافر اصلا توجهی به حرف راننده نکرد و با جمله «ایرادی ندارد، مشکلی پیش نمیآید» سوار شد. راننده هم زمانی که فهمید اعتراضش فایدهای ندارد و مسافر توجهی به او نمیکند به راه افتاد. در حین رانندگی دوباره حرف خود را تکرار کرد و گفت: « بهخاطر خود شما و بچه میگویم».
در همین حال فرصت را غینمت شمردم و مکالمهای با راننده انجام دادم. اسمش حسین بود، بهنظر میرسد به موسیقی علاقه دارد چراکه در کل طول مسیر به آهنگهای که به فلش ریخته بود، گوش داد.
برای اینکه مسافران را بابت مکالمه طولانی اذیت نکنم یک راست سر اصل مطلب رفتم. حسین بعد از اینکه اضافی پول مسافر را داد، گفت: ما هم از این طریق داریم کسب روزی میکنیم و به هیچوجه دنبال دردسر نیستیم، اگر اصرار داریم که مسافر با بچهاش در صندلی جلویی ننشیند بهخاطر خودشان و سلامت فرزندشان است.
با کوچکترین ترمز امکان پرت شدن کودک هست و از طرفی اگر خدایی نکرده تصادفی صورت بگیرد باز کودک در معرض خطر است. اکثر مسافرانی که بچه همراه دارند تمایل به نشستن در صندلی جلویی ماشین دارند و این احتمالا بهخاطر راحتی و برخیها هم بهخاطر کرایه انجام میدهند، در حالیکه در عقب ماشین هم میتوانند بهراحتی فرزند خود را بغل بگیرند. به نظر من سلامتی مهمتر از پول و هر چیزی است مخصوصا اگر پای کودک در میان باشد.
بعضی از مسافران بعد از درخواست گوش میکنند و عقب مینشینند، بعضیها هم مثل همین خانم توجه نمیکنند و برخیها هم ناراحت میشوند و کلا سوار ماشین نمیشوند و سراغ تاکسی دیگری میروند. هر چند همه این خواسته ما بهخاطر خود مسافران است و گرنه برای من چه فرقی دارد که مسافر کجا مینشیند.
راستش را بخواهید تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم، حتی خود من هم زمانی که با خواهر و خواهرزاده ۴ سالهام قصد استفاده از تاکسی داشتم برای راحتی، از خواهرم تقاضا میکردم تا با دخترش صندلی جلوی تاکسی بنشیند؛ حالا به لطف این خانم و اعتراض راننده این مورد را هم در ذهن خود ذخیره کردم تا در دفعات بعدی مراعات حال خودم و راننده را بکنم.
گام سوم؛ از مکالمات تلفنی طولانی و پخش کردن آهنگ یا ویدیو دوری کنیم
«مسافرین محترم، از مکالمات تلفنی طولانی (صحبت کردن با صدای بلند) اکیدا خودداری فرمایید»؛ «لطفا از پخش آهنگهای موبایل، اینستاگرام، یوتیوب، واتساب و تلگرام جدا خودداری فرمایید». این متن همان کاغذی موجود در تاکسی هست که در اول این گزارش برایتان گفتم.
با آقا محمد در خصوص رفتار برخی مسافران صحبت میکنیم، با اشاره به این کاغذهای چاپشده گفت: البته منظور من از این نوشته این نیست که مسافری حق ندارد با تلفن همراه خود صحبت کند و در کل مسیر ساکت و بیصدا بنشیند، بلکه منظور من این است که مراعات حال همدیگر را بکنیم.
مکالمات ضروری و البته با صدای آرامی ایرادی ندارد. متاسفانه برخی افراد هستند همین که سوار تاکسی میشوند با صدای بلند شروع به صحبت کردن با موبایل خود میکنند، باور کنید مکالمات برخیها ضروری نیست بلکه حرفهای روزمره میزنند؛ « این قسمت را با لبخند ادامه میدهد» حتی اگر بگویم پشت سر آشنا و فامیل خود غیبت میکنند دروغ نگفتم.
این نوشته روی کاغذ تنها حرف من نیست بلکه مسافران هم به حرفهای طولانی با صدای بلند راننده و مسافران دیگر معترض هستند. برای اثبات این حرف یک خاطرهای را برایتان تعریف میکنم؛ یک بار خانمی صندلی جلوی ماشین نشسته بود، پسر جوانی هم عقب ماشین نشسته بود. پسر از زمان سوار شدن با موبایل با دوستش صحبت میکرد صدایش بهقدری بلند بود که خانم اعتراض کرد و از مسافر خواست تا با صدای آرام صحبت کند و داد نزند.
در مقابل افرادی هم بودند که موبایلشان زنگ خورده و چون نمیخواستند تماس طرف مقابل بدون جواب بماند پاسخ دادند و گفتند تاکسی هستم، بعدا تماس میگیرم و قطع کردند.
حتی یک بار مسافری که از صحبتهایش متوجه شدم وکیل است با موکل خود حرف زد و چون مکالمه طولانی شد بعد از پایان صحبتهایش، از من و مسافران بابت مکالمه طولانی عذرخواهی کرد. ما روزانه با دهها نفر در ارتباط هستیم و هر مسافری خلق و خوی خود را دارد. چیزی که مهم است این است که در این دقایقی که کنار هم هستیم به همدیگر احترام بگذاریم و حق و حقوق یکدیگر را مراعات کنیم.
وقتی صحبتهایش تمام میشود در مورد برگه پایینی با متن «لطفا از پخش آهنگهای موبایل، اینستاگرام، یوتیوب، واتساب و تلگرام جدا خودداری فرمایید»، میپرسم. در جوابی کوتاه میگوید: بله، برخی از مسافران هم هستند همینکه سوار تاکسی شدند در اینستاگرام و یوتیوب غرق میشوند و با صدای بلند به ویدیوهای مختلف نگاه میکنند؛ این کار هم واقعا آزاردهنده است.
اگر وقت ندارند و میخواهند فضای مجازی را در مسیر و هنگام استفاده از تاکسی رصد کنند بهترین راهکار استفاده از هندزفری است، با اینکار هم به تماشای ویدیوهای فضای مجازی میپردازند و هم از ایجاد آلودگی صوت پرهیز میکنند. بهنظرم چسباندن کاغذ نوشتهها با محتواهای آموزشی در تاکسیها میتواند به بحث فرهنگ سازی جهت مراعات حق و حقوق شهروندی کمک کند.
گام چهارم؛ دادن کرایه و تقاضا برای پیاده شدن در فرصت مناسب
در لابهلای مکالماتم با رانندگان، متوجه شدم که از مسافران انتظار دارند، کرایه را در موقعیت مناسب و قبل از پیاده شدن، حساب کنند. همچنین زمانی که میخواهند پیاده شوند کمی مانده به موقعیت مکانی مورد نظر خود اطلاع دهند.
حاجعباس در این خصوص گفت: برخی از مسافران، کرایه خود را بعد از پیاده شدن از ماشین، حساب میکنند که اینکار باعث ترافیک و توقف بیجا میشود. گاهی اوقات تا بخواهیم مابقی پول مسافر تحویل دهیم ماشینهای عقبی بوق پشت بوق میزنند و این باعث اعصابخوردی ما و آزار مردم و مسافران میشود؛ بنابراین خیلی خوب است که مسافران در هنگام مسیر و جای مناسب کرایه خود را حساب کنند تا ما هم با خیال راحت باقیمانده پولشان را آماده و تحویل دهیم.
همچنین مورد دیگری که ما را اذیت میکند این است که برخی از مسافران به یکباره تقاضای پیاده شدن میکنند و اگر مقداری از موقعیت موردنظر جلو برویم ناراحت میشوند و اعتراض میکنند.
بهتر است کمی مانده به مکانی که میخواهند پیاده شوند به ما اطلاع دهند تا ما هم در مکان مناسب ماشین را نگه داریم. گاهی حتی مسافران وسط خیابان تقاضا داشتند که پیاده شوند که این نیز به خودی خود خطرناک است.
گام پنجم؛ خوشبرخوردی راننده؛ داشتن پول خُرد و سیگار نکشیدن
حالا که حرفها و خواستههای رانندگان را با جان و دل شنیدم، تصمیم گرفتم تا زمانی هر چند کوتاه را برای شنیدن صحبتهای مسافران بگذارم؛ مسافرانی که بدون شک به اندازه رانندگان تاکسی، حق دارند تا حق و حقوقشان رعایت شود.
آقای عباسی، به رفتار تند و زننده برخی از رانندگان اشاره کرد و گفت: برخی رانندگان واقعا با مسافران برخورد مناسبی ندارد؛ حتی جواب سلام و خسته نباشید را هم بهزور میدهند. مخصوصا در مواقعی که پول خُرد نداریم این رفتار زننده بیشتر دیده میشود. بهنظر من، رانندگان میتوانند با برخورد خوب و لبخند؛ خوشرفتاری را در جامعه رواج دهند.
همانطور که منِ مسافر باید مراعات حال راننده را بکنم، راننده هم با توجه به شغلی که دارد باید در صورت نبود پول خُرد با مسافر رفتار ناشایست و زننده نداشته باشد. در مقابل راننده باید هر لحظه و هرآن خود را برای تحویل باقیمانده پول مسافر آماده کند و همیشه پول خُرد آماده داشته باشد.
مسافر دیگری دختر جوانی است در پاسخ سوال من که انتظار دارند رانندگان تاکسی چه چیزی را مراعات کنند، گفت: البته صحبت من تنها رانندگان نیست بلکه تمام آقایانی است که از تاکسی استفاده میکنند. با توجه به اینکه خیلیها به بوی سیگار حساسیت دارند، انتظار داریم که رانندگان تاکسی حدالامکان از سیگار کشیدن در ماشین خودداری کنند.
برخی رانندگان زمانی که مسافری در تاکسی نیست، سیگار میکشند ولی این کار هم اشنباه است چراکه بوی سیگار در داخل ماشین میپیچید و وقتی ما سوار تاکسی میشویم از شدت بوی نامطلوب سیگار تا مرز خفگی هم پیش میرویم. برای ماهایی که به بوی سیگار حساس هستیم این مورد واقعا آزاد دهنده است.
البته ناحقی نکنم که تاکنون رانندهای ندیدهام که در مسیر و با داشتن مسافر سیگار بکشد ولی سیگار کشیدن در زمانی که مسافر نیست هم آزاردهنده است.
البته یک بار خاطرم است که مسافری سیگار به دست، قصد سوار شدن به تاکسی را داشت که قبل از مسافران راننده تاکسی درخواست کرد تا سیگار خود را خاموش کند و بعد سوار شود؛ اینکار راننده واقعا تحسینبرانگیر بود. بهنظرم استفاده نکردن از سیگار در تاکسی و اتوبوس و محیطهای سر بسته تا حدودی فرهنگسازی شده است ولی باز نیار به فرهنگسازی دارد.
گام ششم؛ صندلی یا ارث پدری
مهسا هم مثل من یکی از تاکسیسوارهای دائم است. وقتی در مورد گزارش فعلی با او صحبت کردم و گفتم که حرفهای رانندگان تاکسی را منعکس میکنم و دوست دارم از دغدغه مسافران هم بنویسم، لبخندی زد و با جمله «چه جالب» بهم پاسخ داد.
بعد کمی به فکر فرو رفت و گفت: متأسفانه برخی از مسافران با بد نشستن و مراعات نکردن حریمها باعث اذیت دیگران میشوند. این افراد وقتی در تاکسی مینشینند، جوری صندلی را تصاحب میکنند که انگار همه صندلی ارث پدریشان است و دیگران حق استفاده از آن را ندارند. در این مواقع بهشدت کلافه میشوم و واقعا افسوس میخورم.
ناگفته نماند که برخی از مسافران هم بد نشستن و مراعات نکردن حریمها را بهجایی میرسانند که با اعتراض مواجه میشوند، البته خیلیها هم قصد و غرضی ندارند ولی باز هم باید فرهنگ استفاده از تاکسی را بلد باشند.
نمیدانم ولی شاید این افراد فراموش کردهاند که دیگران بهاندازه آنان برای تاکسی پول پرداخت میکنند و بنابراین حق استفاده برابر با آنها را از این امکانات دارند. انشاءالله که گزارش شما منجر به فرهنگسازی در این باره شود.
گام آخر؛ اگر شما هم یک تاکسیسوار دائم هستید
در پایان جملهای از آقا محمد رانندهای که باعث شد تا این گزارش را بنویسم برایتان بازگو میکنم؛ «اگر شما هم یک تاکسیسوار دائم هستید»، باید بدانید که استفاده از یک وسیله نقلیه عمومی بایدها و نبایدهایی دارد که رعایت کردن آن لازم است، چراکه تنها مراعات حق و حقوق دیگران از شما یک مسافر با فرهنگ تاکسی میسازد.
پایان پیام/۳۷۲۷/
منبع: فارس
کلیدواژه: تاکسی راننده تاکسی فرهنگ استفاده از تاکسی تاکسیرانی وسایط نقلیه عمومی ایستگاه تاکسی استفاده از تاکسی خودداری فرمایید برخی از مسافران رانندگان تاکسی سوار تاکسی صدای بلند نقلیه عمومی وسایط نقلیه فرهنگ سازی تاکسی سوار مسافران هم باعث شد درب ماشین پیاده شدن صندلی جلو صحبت هایش صحبت کردن حق و حقوق سوار شدن آقا محمد حاج عباس پسر جوان پول خ رد سوار شد برخی ها حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۳۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برگزاری جلسه شورای فرهنگ عمومی بناب
حجت الاسلام والمسلمین شیخ مصطفی باقری بنابی با اشاره به برپایی نماز اول وقت در ادارات گفت: حل مشکلات جامعه مستلزم نهادینه شدن اقامه نماز در جامعه است و باید سعی کنیم هیچ وقت نماز خود را به تأخیر نیندازیم لذا به تأخیر انداختن نماز از اول وقت یکی از مصادیق استخفاف و سبک شمردن نماز است که در روایات بسیاری مورد نکوهش شدید قرار گرفته است.
رضا لعلی فرماندار بناب نیز در این جلسه در خصوص موضوع عفاف و حجاب اظهار نمودند که ما باید در چارچوب قانون عمل نموده و نظارت بر عفاف و حجاب را از ادارات و نهادهای دولتی شروع نماییم. چرا که مسئولین و کارکنان دولت باید الگویی برای سایر مردم باشند.
رئیس شورای اقامه نماز استان هم با اشاره به بخشنامه اقامه نماز جماعت در اداراتی که بیش از ده نفر کارمند دارند اشاره نموده و افزودند که ادارات باید نمازخانه داشته باشند.
حجت الاسلام والمسلمین آقاجانی در ادامه با اشاره به اهمیت نماز اظهار نمودند که رهبر معظم انقلاب هر سال دو پیام برای ملت ایران دارند که اولین آن در مورد «نماز» و دومی در مورد «حج» است. همچنین به منظور نظارت بر فعالیتهای دستگاههای اجرایی و نهادها در حوزه نماز سامانه سجاده از سال ۱۳۸۲ راهاندازی شده و دستگاهها باید فعالیتهای خود را در این سامانه ثبت نمایند.
باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان شرقی تبریز